بازخوانی روزی که گفته شد یک دیوانه از قفس پرید
تاریخ انتشار: ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۰۳۲۹۱
به گزارش همشهری آنلاین، در چنین مواردی پلیس ناچار است در برابر هر قتلی واکنش منطقی از خود نشان دهد یا حتی اینطور وانمود کند که به سرنخهایی دست پیدا کرده؛ هر چند که شاید واقعا نشانهای در دست نباشد، تا به این طریق از ترس و هراس جامعه بکاهد.
پروندههای متعدد قتلهای زنجیرهای در کشورهای مختلف جهان دردهههای اخیر به ثبت رسیده که از برخی از آنها به دلیل پوشش رسانهای گسترده بیشتر یاد میشود؛ پرونده پیتر ویلیام ساتکلیف هم یکی از آنهاست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ساتکلیف در ۲۸ ژوئن ۱۹۸۱ به قتل ۱۳ زن و حمله به تعدادی دیگر متهم شد؛ در حال حاضر دوره محکومیتش را در بیمارستان «برودمور» میگذراند. ساتکلیف از همان دوران نوجوانی زندگی ناموفقی داشت. در اواخر دهه ۱۹۶۰ در ۱۵ سالگی درس خواندن را کنار گذاشت و برای گذران زندگی به کارهای پست رو آورد؛ کارهایی مثل قبر کنی؛ مهارتی که البته در خلال قتلها خیلی به کارش آمد.
بعد از کلی از این شاخه به آن شاخه پریدن او در ژوئن ۱۹۷۵ موفق به اخذ گواهینامه ماشینهای سنگین شد و از ۲۹ سپتامبر همان سال در یک شرکت تولید تایر مشغول به کار شد اما ۶ ماه بعد به جرم سرقت تایرهای کهنه از آنجا اخراج شد و یک سالی را بیکار بود. تجربه بد ساتکلیف از برخورد با زنان خیابانی که یک بار منجر به حمله و سرقت تمام داراییاش شده بود، باعث ایجاد نوعی نفرت در او شد. هرچند که او در سال ۱۹۷۴ با سونیا زورما ازدواج کرده بود. آنها بعد از مدتی متوجه شدند که نمیتوانند بچهدار شوند و همین موضوع باعث تشدید شرایط بد روانی ساتکلیف شد.
قتلها آغاز میشودمرد جانی اولین حمله ثبت شده به زنان خیابانی را در جولای ۱۹۷۵ انجام داد وبه زنی به نام آنا روگولسکی ۳۶ ساله با چکش حمله کرد و در حالی که با چاقو به جان او افتاده بود به دلیل فریادهای یکی از همسایگان پا به فرار گذاشت. زن بیچاره البته زنده ماند هر چند که دچار آسیبهای شدید روانی شد. حمله بعدی ساتکلیف به زنی به نام اولیو اسملت ۴۶ ساله بود ولی این حمله هم ناکام ماند و مضروب بعد از درمان به تیمارستان منتقل شد.
اولین قتل ساتکلیف اما در ۲۷ آگوست اتفاق افتاد. مقتول، تریسی براون در شهر سیلسدن بود که ۵بار چکش به سرش خورده بود. نکته جالب این بود که این قتل در پرونده ساتکلیف وجود نداشت اما خود او ۱۱ سال بعد از برگزاری دادگاه درسال ۱۹۹۲ به آن اعتراف کرد. قتل بعدی در ۳۰ اکتبر همان سال درشهر لیدز رخ داد و ویلما مککان مادر ۴فرزند بعد از اینکه با چکش مورد حمله قرار گرفت، ۱۵ بار از ناحیه سینه و گردن هم با چاقو ضربه خورد. این قتل فجیع تمام انگلستان را تکان داد و بیش از ۱۵۰ افسر پلیس در شمال و شرق انگلستان برای دستگیری قاتل بسیج شدند ولی آنها هنوز با ساتکلیف فاصله زیادی داشتند. یکی از دختران مککان که از دیدن جسد مادرش دچار شوک شده بود بعد از سالها بیماری روانی در سال ۲۰۰۷ دست به خودکشی زد.
آمار بالا میروددر ماهها و سالهای بعد دامنه قتلها به شهرهای دیگر انگلستان هم کشیده شد و قاتل در شهرهای چپل تاون، برادفورد و منچستر هم دست به قتلهایی زد. پلیس همچنان نمیتوانست نشانهای از او به دست بیاورد گرچه در یک مورد کاملا به او نزدیک شد. ماجرا از این قرار بود که بعد از قتل زنی به نام جین جوردن ۲۰ ساله در منچستر، ساتکلیف متوجه اسکناس ۵ پوندی شد که چند روز قبل به مقتول داده بود.
او با خونسردی کامل در مهمانی که به واسطه خرید منزل جدیدش برپا کرده بود شرکت کرد و بعد به سراغ جسد مقتول رفت ولی با بدشانسی نتوانست اسکناس را در کیف جوردن پیدا کند و برای اینکه ذهن پلیس را منحرف کند او را با شگرد دیگری به قتل رساند و در مکان دیگری در گورستان منچستر دفن کرد. اما پلیس اسکناس را در کیف زن پیدا کرد و از آنجایی که اسکناس نو بود، موفق شد آن را ردیابی کند.
خیلی زود مشخص شد که پول چند روز قبل به یکی از ۸هزار کارمند منطقه شییپلی وبینگلی پرداخت شدهاست. پلیس ظرف ۳ماه از بیش از ۵هزار مرد مظنون از جمله ساتکلیف که گمان میرفت اسکناس را دریافت کرده باشند، بازجویی کرد اما هیچ نشانهای به دست نیامد. با فرا رسیدن سال جدید پلیس که از بازجوییهایش به نتیجه نرسیده بود کاملا ناامید بود. البته ساتکلیف هم بیکار ننشسته بود.
گزارشهای جدید از همان ژانویه ۱۹۷۸ شروع شد. زن ۲۱ سالهای در شهربرادفورد کشته شد و قاتل که از تحقیقات فوری پلیس میهراسید، جسد را در زیر یک مبل قدیمی مخفی کرد که ۲ماه بعد به شکلی اتفاقی کشف شد. ۲قتل بعدی در ماههای فوریه و آوریل رخ داد، بدون اینکه پلیس بتواند اقدامی برای توقف آنها انجام دهد، ساتکلیف تا پایان سال دست از آدمکشی برداشت. قتل بعدی تقریبا یک سال بعد در شهر هالیفاکس رخ داد. مقتول یکی ازکارمندان بانک به نام ژوزفین ویتاکر ۱۹ ساله بود.
افکار عمومی خیلی مهم استپلیس انگلستان با آغاز موج جدید قتلها از سوی افکار عمومی به شدت تحت فشار قرار گرفت در همین هنگام مرگ دلخراش باربارا لیچ ۲۰ ساله درسپتامبر ۱۹۷۹ در حالی که از دانشگاه به منزلش در شهر برادفورد برمیگشت دیگر جایی برای اهمال پلیس باقی نگذاشت. تظاهرات متعدد در شهرهای برادفورد، منچستر و هالیفاکس در برابر پاسگاههای پلیس باعث شد تا باوجود نشانههای نه چندان دقیقی که از قاتل در این سالها گزارش شده بود، بازجویی از مظنونین احتمالی مجددا شروع شود.
این تصویر شبیه سازی شدهای است که پلیس انگلستان به عنوان قاتل تعقیب چهرهنگاری کرده بوداز آن به بعد ساتکلیف به دلیل شباهت با نشانههای موجود در اداره پلیس این شهرها بیش از ۹ بار مورد بازجویی اولیه قرار گرفت و با وجود اینکه نام او همچنان در فهرست نهایی ۳۰۰نام مشکوک به پرداخت اسکناس ۵پوندی به جوردن قرار داشت، پلیس نتوانست رابطه ای بین او و قتلها پیدا کند. در آوریل سال ۱۹۸۰ قاتل به جرم رانندگی در حال مستی دستگیر شد و در حالی که منتظر برگزاری دادگاه برای این جرم بود، دست به ۲قتل دیگر زد. البته او به ۲ زن دیگر هم حمله کرد که جان سالم به در بردند. اما در دادگاه هم کسی به او شک نکرد. او با پرداخت جریمه نقدی به زندگی نه چندان عادیاش ادامه داد.
قاتل سرانجام دستگیر شدبا توقف دوباره قتلها بعد از نوامبر ۱۹۸۰ ساتکلیف در ۲ ژانویه ۱۹۸۱ همراه با زنی در شهر شفیلد دستگیر شد؛ دستگیری به جرم استفاده از پلاک تقلبی برای خودرو بود. در پاسگاه پلیس به دلیل شباهت ظاهری عکس او با عکسی که از سوی پلیس به عنوان مظنون به قتل منتشر شده بود، مورد بازجویی قرار گرفت و منکر هر گونه ارتباط با قتلها شد اما پنهان کردن چاقو در دستشویی پاسگاه پلیس در روز بازجویی باعث شد تا پلیس به بررسی بیشتر روی بیاورد.
آنها با گرفتن مجوز بررسی منزل و بازجویی از همسرش تحقیقات را گستردهتر کردند اما تنها مدرک آنها هنوز همان چاقو بود تا اینکه بعد از ۴۸ ساعت بازداشت در اداره پلیس، ناگهان اعلام شد که ساتکلیف قاتل زنجیرهای است.
در روز بعد هم او به بیان جزییات قتلها پرداخت. هفتهها بعد ساتکلیف بیان کرد ندایی در ذهن او خواهان انجام این قتلها بوده. او تاکید داشت زمانی که سالها قبل به کندن قبر اشتغال داشته، با این صدا آشنا شده و از او خواسته شده تا دست به این قتلها بزند. بعد از برگزاری چند جلسه دادگاه و در حالی که وکیل او تلاش کرد به بهانه جنون در مجازات ساتکلیف تجدید نظر شود در نهایت دادگاه حکم حداقل۳۰ سال زندان را برای او صادر کرد.
قاتل در یک بیمارستان روانی نگهداری میشود
چیزی که عوض داردگرچه زندان برای بسیاری از مجرمان و قاتلان میتواند مکانی امن برای در امان ماندن از خشم خانوادههای مقتولین باشد اما برای ساتکلیف دار مکافات بود. دوران محکومیت او در ۲۲می ۱۹۸۱ آغاز شد و خیلی زود نشانههایی از شیزوفرنی در او بروز کرد. به همین دلیل او به بیمارستان پارک هورست منتقل شد اما آنجا برای اولین بار توسط جیمز کاستلو – یکی از مراجعین که هویت او را تشخیص داده بود - مورد حمله قرار گرفت؛ این حمله ناکام ماند. کاستلو که دستبردار نبود او را همچنان زیر نظر داشت تا اینکه در ژانویه سال بعد در بخش درمانی زندان با یک شیشه قهوه جراحاتی را به صورت او وارد کرد؛ طوری که ۴زخم صورت ساتکلیف بیش از ۳۰ بخیه خورد. بعد از این حادثه او به بیمارستان «برودمور» منتقل شد.
همزمان همسرش درخواست طلاق کرد و طلاق نهایی در سال ۱۹۹۴ صادر شد. با گذشت سالها ساتکلیف همچنان در بیمارستان تحت مراقبتهای ویژه بود ولی این مراقبتها نتوانست مانع انتقامجوییها شود. در فوریه سال ۱۹۹۶ او در اتاق شخصیاش در بیمارستان برودمور توسط مردی بهنام پل ویلسون مورد حمله قرار گرفت. او که وانمود میکرد میخواهد یک نوار ویدئویی از ساتکلیف قرض بگیرد، تلاش کرد با سیمهای هدفون او را خفه کند ولی عکسالعمل ۲نفر از بیماران دیگر مانع مرگ او شد. در مارس سال بعد هم یان کای، یکی دیگر از بیماران تیمارستان با یک خودنویس به او حمله کرد. چشم چپ ساتکلیف بر اثر این حمله کور شد و چشم راست او هم به شدت آسیب دید. کای در بازجویی پلیس اعتراف کرد که قصد کشتن او را داشته و از اینکه در این کار موفق نشده بسیار ناراحت است.
با تلاشهایی که دادگاه حقوق بشر اروپا از سال ۲۰۰۷ به خرج داده این امکان وجود دارد که حکم حبس ابد در این قاره در سالهای آتی لغو شود. در این صورت با توجه به اینکه ساتکلیف ۳۰ سال زندان را پشت سر گذاشته شاید دادگاه جدید رای به عدم خطرناک بودن او برای جامعه دهد. حتی این احتمال میرود که او در سال ۲۰۱۱ از زندان آزاد شود. این احتمال در سال ۲۰۰۶ با انتشار فهرست ۳۵قاتلی که هرگز نباید از زندان آزاد شوند از سوی وزارت کشور انگلستان تقویت شد چراکه نام ساتکلیف در آن دیده نمیشد.
مثل اکثر پرونده قتلهای زنجیرهای در این مورد هم بازار شایعات داغ است. در شهرهای مختلف انگلستان چنین گفته میشود که قاتلان در واقع ۲نفر بودهاند و بخش عمده قتلها کار ساتکلیف نبوده. اعضای خانواده مقتولین هم که قبل از دادگاه ساتکلیف با او در زندان دیدار کرده بودند، میگویند او در این دیدارها عمده قتلها را کتمان کرده بود. به گفته مطبوعات انگلستان، ساتکلیف از سال ۲۰۰۷ مشغول نگارش زندگینامهاش شده اما هنوز تاریخ دقیقی برای انتشار آن مشخص نشده است.
کد خبر 756754 منبع: همشهری سرنخ برچسبها پلیس - اینترپل انگلیس لندن حوادث جهان قتل - قاتلمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: پلیس اینترپل انگلیس لندن حوادث جهان قتل قاتل قرار گرفت سال بعد قتل ها سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۰۳۲۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تاپ شات؛ روزی که آسمان انگلیس با شاهکار ژوزه مورینیو آبی شد
چلسی از سال 2004 تمامی جامهای ممکن را فتح کرده است. شروع این ماجراجویی با آقای خاص رقم خورد.
طرفداری | 30 آوریل سالگرد آغاز دوران باشکوه چلسی در فوتبال انگلیس محسوب میشود.
18 سال پیش در چنین روزی، چلسیِ تحت ژوزه مورینیو در اولین فصل حضور مرد پرتغالی در فوتبال انگلیس، نخستین جام لیگ برتر تاریخش را فتح کرد. آبیها در هفته سی و پنجم فصل 05-2004 با بریس فرانک لمپارد مقابل بولتون عنوان قهرمانی خودشان را مسجل کردند. چلسی در فصل یادشده طی 38 بازی آمار 25 کلین شیت را به ثمر رساند. شمار گلهای دریافتی چلسی در مجموع فصل عدد 15 را نمایش میداد که بهترین رکورد در تاریخ لیگ برتر محسوب میشود. تیم تحت هدایت مورینیو پیش از هفته سیام تنها 9 گل دریافت کرده بود. اگر شکست 1-0 هفتههای ابتدایی مقابل منچسترسیتی رقم نمیخورد، چلسی نیز مانند آرسنال میتوانست به عنوان تیم «شکستناپذیر»، جام طلایی لیگ برتر را دریافت کند.
چلسی مخوف لیگ برتر، ماجراجویی اروپایی خودش را نیز با صدرنشینی مقتدرانه در گروهی متشکل از زسکا مسکو، پورتو و پاری سن ژرمن آغاز کرد. پس از کامبک 4-2 در استمفوردبریج مقابل بارسلونا که در مجموع منجر به صعود 5-4 به یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان شده بود، فوتبال متوجه قدرت تیم ژوزه مورینیو شد. آنها در دور بعدی بایرن مونیخ را نیز در مجموع با نتیجه 6-5 از پیش رو برداشتند. با این حال، در نیمه نهایی تمام انگلیسی همهچیز برای آبیها به نحوی دیگر پیش رفت. تساوی بدون گل در استمفوردبریج به معنای دردسری بزرگ در ورزشگاه آنفیلد بود. لیورپول که در کنار شکست رفت و برگشت در لیگ برتر، فینال لیگ کاپ را نیز به چلسی واگذار کرده بود، قصد نداشت فرصت انتقام را از دست بدهد. آنها در دیدار برگشت با تکل گل لوئیس گارسیا که از آن به عنوان «گل روح» یاد میشود، با حذف چلسی پس از 20 سال راهی فینال اروپایی شدند. ژوزه مورینیو پس از بازی معتقد بود ضربه گارسیا از خط دروازه عبور نکرده است.
چلسی در اولین فصل ژوزه مورینیو در تمامی رقابتها 107 گل به ثمر رساند که سهم بهترین گلزن آنها یعنی فرانک لمپارد 19 گل بود. دو جام و نرخ پیروزی بیش از 70% کافی بود تا از چلسیِ 05-2004 به عنوان یکی از بهترین تیمهای لیگ برتر انگلیس یاد کرد. بسیاری از رکوردهای آن تیم تا به امروز دست نخورده باقی ماندهاند.
مروری بر آغاز دوران ژوزه مورینیو در چلسی اولین ملاقات با مردی که به وسیله چلسی یک امپراتوری ایجاد کرد روزهایی که همهچیز فرق داشت «به آبراموویچ گفتم: فقط پول این مهاجم را پرداخت کن. او برای ما گلهای زیادی خواهد زد» بعد از قهرمانی در یکی از بهترین فینالهای لیگ کاپ بهزودی همتیمی خواهید شدبازگشت به نیوکمپ لوئیس گارسیا! گل شده بود؟
جشن قهرمانی در استمفوردبریج روزی که همهچیز نهایی شد
جاودان
از دست ندهید ????????????????????????
کری عجیب ستاره سپاهان برای پرسپولیس؛ داستان پلنگ و تمساح هالند سیبیلو؛ استایل عجیب غول نروژی تعجب بایرن مونیخ از پدرخوانده: چرا آن حرفها را زدی؟ سرمربی شمسآذر: بین ما و پرسپولیس فرق نگذارید